کاپیتان شهبازی: احمد شهید به من قول داد در گزارشش بنویسد تحریم هوایی، جان ایرانیان را تهدید می کند/ بی خبر بازنشسته ام کردند و در جواب گفتم ببخشید قهرمان ملی شدم!
گفتگو با خلبانی که هواپیمای بدون چرخ را بدون تلفات فرود آورد، اما با او بسیار بی مهری شد.
امید کریمی، امید سلیمی بنی: پدیده کاپیتان هوشنگ شهبازی، دیگر چهره ای نیست که در اخبار حوادث و فرود اضطراری هواپیما، جستجو شود، او فعالیت های بشردوستانه خود را در زمینه لغو تحریم های صنایع هواپیمایی تا جایی پیش برده که سخنگوی مسافران و کارکنان خطوط هوایی ایران شده، آن هم در مجامع حقوق بشری و بین المللی. با این حال، شهبازی، مورد بی مهری هایی هم قرار گرفته که حاصل آن، بازنشستگی او، بدون اطلاع قبلی اش بوده، آیا شهبازی یک "نخبه شهید" است که مدیران با او بی مهری کرده اند؟ بازخورد جامعه دربرابر کاری که با او شده چیست؟ پدیده هوشنگ شهبازی، یک فرصت بی نظیر در اختیار کارکنان و مسافران خطوط هوایی ایران گذاشت تا سخن خود را درباره تهدید جان مسافران به خاطر تحریمها به گوش جهان برساند، با این وجود، چرا او بازنشسته شده و مسئولانی که زمانی با افتخار به او لوح تقدیر دادند، چرا دربرابر این وضعیت ساکت ماندند؟
هوشنگ شهبازی در روز دوم جشنواره مطبوعات، میهمان غرفه مجموعه رسانه ای خبر و خبرآنلاین بود. او همچنین روز پیش از آن در کافه خبر حاضر شد و زاویه های جدیدی از ماجرای خود را برای خبرآنلاین تشریح کرد. شهبازی گفت زمانی که از سفر حقوق بشری ژنو بازگشت، مجبور شد ماشین کرایه کند و به خانه برود، در حالی که مدیرعامل شرکت هواپیمایی هما، به روابط عمومی اش دستور داده بود برایش کنفرانس خبری بگذارد.
گفتگوی خبرآنلاین با کاپیتان شهبازی را می خوانید:
شما به صورت ناگهانی بازنشسته شدید، آیا جامعه باز هم دست به نخبه کشی زده؟
نه، این را نمی توانم نخبه کشی بگویم، خدمتی که من انجام می دهم، محدود شدنی به وسیله یک یا دو نفر نیست. متاسفانه با کج سلیقگی یکی یا دو نفر از مدیران، سعی شده فعالیت اجتماعی ام را خفه کند. هر چند فعالیت اجتماعی ام که در راستای منافع حکومت و مردم است، یک نفر به خاطر حسادت یا حقارت، این کار را می کند و برای همه جای پرسش به وجود می آید.
چرا با شما اینطور برخورد شد؟
می توان گفت برخوردها شخصی بوده، یعنی یکی دو نفر منافع شخصی را به منافع ملی ترجیح داده اند. مدیر عملیات ایران ایر با عتاب می گوید چرا شما قهرمان ملی شدی؟ چرا مردم تو را دوست دارند؟ من چه جوابی باید بدهم؟ در پاسخ می گویم ببخشید که مردم به من لطف دارند. حالا چرا اینطور برخورد می کنند را شما باید از مسئولان ایران ایر بپرسید. تصمیم هیچ کس به جز مدیر عملیات ایران ایر و مدیر روابط عمومی ایران ایر را در این موضوع دخیل نمی بینم. نمی فهمم وقتی همکاران از کارهایم حمایت می کنند، مردم کوچه و بازار از من استقبال می کنند و مسئولان مختلف کشوری لوح افتخار داده اند، چرا اینطور می شود.
سعی کردم دندان روی جگر بگذارم و صدایم در نیاید، چون به فعالیتی که برای کشور داشتم، معتقد هستم. به اجلاس جهانی حقوق بشر در ژنو با اجازه وزیر راه و مدیرعامل ایران ایر رفتم و متاسفانه وقتی برگشتم، توسط مدیر عملیات ایران ایر معلق شدم و وقتی اعتراض کردم، او گفت چرا با یونیفرم ایران ایر شرکت کردید و خلاف کردید و مرا کنار گذاشتند. حتی با وجود دستور مدیر عامل هما که به روابط عمومی تکلیف کرده بود پس از بازگشتم از ژنو، حتما نشست خبری برگزار شودتا رسانه ها در جریان رهاورد این سفر قرار گیرند، متاسفانه برخورد بدی شد، به حدی که کسی به استقبالم نیامد و مجبور شدم تاکسی کرایه کنم و به خانه برگردم.
یعنی شما می گویید مدیران ارشد دولتی از شما تقدیر می کنند و مدیران میانی ایران ایر، بازنشسته تان کرده اند؟
کاملا درست است. مدیران میانی ایران ایر در مقابل مسئولان و مدیران بالاتر تمکین نمی کنند، آقای پرورش مدیرعامل هما آخرین بیانیه ام را تایید کرد و با تایید او این بیانیه در اینترنت منتشر شد، ولی وقتی پس از بازنشستگی اجباری به او مراجعه کردم گفت من از حکم بازنشستگی شما خبر ندارم، در حالی که این بازنشستگی پیش از موعد است و خلبان تا 65 سالگی می تواند خدمت کند. بهره وری یک کاپیتان در دوران آخر خدمت اوست. خلبان مراحل مختلفی مانند کمک خلبانی را طی کرده و هزینه آموزش صرف او شده، طبق گواهینامه ای که دارم می توانم تا 9 سال دیگر در خدمت هموطنان باشم.
باور می کنید مدیران ارشد هواپیمایی از بازنشستگی شما بی خبر باشند؟
راستش از همین تعجب می کنم، دیروز با آقای مدیرعامل صحبت کردم، گفتم مگر می شود شهبازی بازنشست شود و شما ندانید؟ اگر همکار آبدارچی ما بازنشست شود، در نشریه داخلی هما در ستون بازنشستگان اسم او می آید، برایش به پاس سالها زحمت، مراسم تودیع می گیرند. خصوصا این کار برای خلبانهایی که خدمت کرده اند انجام می شود. از این بابت اظهار تاسف می کنم. به وزیر راه نامه ای نوشتم و موضوع را مطرح کردم. رونوشت را نیز به دفتر رئیس دولت و مجلس شورای اسلامی دادم و امیدوارم رسیدگی شود. آیا اینطور باید به فردی که خدمت کرده، برخورد شود؟
ایران ایر به صورت غیر رسمی گفته مشغولیات شما زیاد شده و نمی توانید پرواز کنید، این حرف به نظر منطقی می رسد؟
این موضوع درست نیست که خلبان اگر فعالیت دیگری داشته باشد، نتواند کارهای حرفه ای اش را انجام دهد. مگر برخی مسئولان خلبان نیستند؟ کار می کنند و بعد هم به فعالیت خود می رسند. اشخاصی که این سخنان را می گویند 6 شغل دارند، از خلبانی گرفته تا واردات سنگ قبر از چین را انجام می دهند و بعد این نسخه را می پیچند. خلبان، وقتی پایش را روی پله هواپیما می گذارد، جان مسافران را به دست گرفته و حواسش جمع کارش است، این حرف اصلا منطقی و درست نیست. بارها گفته ام غیر از اینکه خلبان ایران ایر هستم، شخصیت اجتماعی دارم و به خاطر انسانیت، کار اجتماعی خود را می کنم و در خدمت هموطنان هستم. به عنوان یک شخصیت اجتماعی هم راستا با منافع مردم فعالیت می کنم، من سرباز این ملت و کشور هستم، استراتژی کشورم مشخص است، مبارزه با محدودیتهای که غربیها به ما تحمیل کرده اند، ما نباید خم به ابرو بیاوریم و جلوی این محدودیتها خم شویم. ولی این دلیل نمی شود صدایمان در مقابل ظلم در نیاید، صدایمان را در می آوریم و حقوقمان را نیز می گیریم.
آیا تایید می کنید 80 دانشمند هسته ای در پرواز شما بودند که نجات جانشان توسط شما از یک فاجعه بین المللی جلوگیری کرد؟
البته من نیز در خبرها خواندم دانشمندان هسته ای بودند، اطلاعی درباره شغل آنها ندارم. می دانم 80 نفر از مسافران پرواز سال گذشته، تبعه روسیه بودند، از لحاظ انسانی جان یک روس یا ایرانی برای خلبان فرقی نمی کند، همه یکسان هستند و مسافر باید به سلامت به مقصد برسد. سازمان هواپیمایی کشوری موضوع را بررسی کرد و اعلام کرد نقص فنی بوده، برای هواپیمای فرسوده این موضوعات طبیعی هست، چون اگر هواپیمای نو بود، تعجب می کردم چرا این مشکل وجود دارد.
شما روابط عمومی بسیار خوبی دارید، با هیچ یک از مسافران آن پرواز، ارتباط ندارید؟
ببینید، همان روز که فرود اضطراری در مهرآباد داشتیم، دفترچه ای را در فرودگاه تهیه کردند و همه این مسافران، چند سطری را به عنوان یادبود نوشتند. همه مسافران از روس و ایرانی نوشتند، مدتها دنبال آن دفترچه گشتم ولی هرگز به دست من نرسید. شخصا با دو سه نفر در ارتباط هستم، یکی از آنها، از بستگان منوچهر نوذری مرحوم است، از طریق ایمیل و از طریق سایت با من در ارتباط هستند.
برای هوشنگ شهبازی بازنشسته پیشنهاد کاری نشده؟
سال گذشته که ژنو بودم از کشورهای عربی تماس گرفتند و پیشنهاد کار دادند، گفتم برای کار پیدا کردن به ژنو نیامده ام، یک ماه بعد از آلمان تماس گرفتند. ولی واقعا کار کردن و پرواز کردن و پول در آوردن مشکلم نیست. هدفم نجات جان انسان است. درست است آن افراد را خداوند نجات داد، ولی روی زمین خلبان عامل و وسیله لطف خداست.
همین اواخر در جریان بازنشستگی ام قرار گرفتند و از امارات متحده، کار با حقوق بالا پیشنهاد شد، ولی از ابتدا تصمیم داشتم احساسات پاک این مردم را به هیچ پولی نفروشم و نخواهم فروخت.
از شرکتهای داخلی چطور؟
متاسفانه از شرکتهای داخلی درخواست کار نداشته ام.
و اگر درخواست کنند؟
ببینید، الان من کار بسیار بزرگتری از پرواز را دنبال می کنم. پرواز می کنم در صورتی که از پروازم استقبال شود در خدمت مردم خواهم بود. البته نه با مدیرانی که بازخواستم می کنند چرا مردم به خدمتگذار خود لطف دارند.
به هر حال، فکر می کنم مشکل شما حل می شود. چه انتظاری از مسئولان ایران ایر دارید ؟
امیدوارم مدیران کج سلیقه همراه شوند و ما بتوانیم مسئله لغو محدودیتهای صنایع هواپیمایی را پررنگ کنیم. اگر مدیران ارشد ایران ایر، امکانات در اختیارم بگذارد، مطمئنا می توان تحریم صنایع هواپیمایی مسافری را شکست. من یک نفر هستم، بدون هیچ امکانات و بودجه ای، با پس اندازم کارهای حقوق بشری را می کنم و تاکنون یک ریال از احدی دریافت نکرده ام. با روابط شخصی و دیپلماسی عمومی، حرف مردم را پیش می برم، هیچ ارگان دولتی این کار را نکرده است.
منظورتان از امکانات چیست؟
ببینید، اصلا نمی خواهم دولت به من سرمایه بدهد یا منابع مالی تعیین کند. حمایت مردم را می خواهم که دارم. پا در کار دولت هم نمی کنم، به مسایل سیاسی و دولتی هم ورود ندارم، ولی انتظار دارم حداقل ایران ایر، سنگ اندازی نکند، محدودیت ایجاد نکند، حقوق زن و بچه من را نبرد، بدون اطلاعم حکم بازنشستگی ندهد. باور می کنید شهریور ماه، چکم در بانک برگشت خورد، نمی دانستم چرا، بانک اعلام کرد شما یک ماه و نیم پیش بازنشست شده اید. آقای مدیرعامل ایران ایر می گوید خبر ندارم، این شدنی است؟ خود را قهرمان نمی دانم، وظیفه خلبانی ام را انجام دادم و با حمایت گروه پرواز و همه کادر هواپیما، توانستم پرواز مسکو را به سلامت به زمین بنشانم، ولی آیا انصاف این است با کسی که یکسال صادقانه برای لغو تحریمها تلاش کرده اینطور برخورد شود؟
پارسال مصاحبه کردند و حرفهای بسیار نادرستی زدند که روابط عمومی ایران ایر به من قول داد که جواب این مصاحبه بدهد، ولی تا الان جوابی نداده اند. آنجا گفته بودند هواپیما را معلم خلبان نشانده، ولی این خلاف واقع است، چرا باید اینطور برخورد شود؟ آن پرواز اگر به سانحه جدی می انجامید می توانست به فاجعه بین المللی تبدیل شود. درست همزمان شد با تحویل ندادن موشکهای s300 روسیه، اگر برای اتباع روسی مشکلی پیش می آمد، همه چیز تحت الشعاع این پرواز قرار می گرفت. فقط می توانم اظهار تاسف کنم و توقع دارم از مسئولان که با چنین مدیرانی برخورد کنند. هر چند فکر می کنم مسئولان ما صادق هستند و به زودی با این مدیر برخورد می کنند. دیروز خدمت آقای سعیدلو معاون امور بین الملل ریاست جمهوری بودیم و او از کارهایم مطلع بود و عین جمله اش این است: "فتیله این کارها را باید روشن نگه دارید."
راهکاری، منفذی برای پیگیری های حقوق بشری وجود دارد؟
من معتقدم با تحت تاثیر قرار دادن افکار عمومی، می توانیم کار خودمان را پیش ببریم. در آمریکا و اروپا، سیاست مداران تحت تاثیر فشار افکار عمومی تصمیم گیری سیاسی می کنند. اگر مدیران من و همین ایران ایر با من همراهی کند، من این مساله را چنان پررنگ می کنم که تاثیرگذار باشد. خبرگزاری آسوشیتدپرس، یورنیوز، نیویورک تایمز، واشنگتن پست و رسانه های معتبر دنیا دم در خانه من هستند، شما فکر می کنید چرا؟ مگر من چکار می کنم؟ وقتی وزارت خزانه داری امریکا به نامه دولت ها واکنش نشان نمی دهد، اما به نامه من خلبان واکنش می دهد؛ یعنی افکار عمومی تاثیرگذار است. در همین مذاکرات اخیر ایران و 6 کشور دیگر از استانبول، بغداد و مسکو مگر اعلام نشد اولین چیزی که در تحریم ها لغو می شود، تحریم هواپیمایی است. چرا نگفتند نفت؟ چرا نگفتند بانک؟ همه قول دادند در صورتی که مذاکرات با مقامات ایرانی به نتیجه رسید، ابتدا مشکلات هواپیمایی را لغو کنند. دارو و غذا و هواپیما، شامل تحریم نمی شود، حتی در جنگ گرم. این نتیجه کارهای بشردوستانه ام بوده.
به عنوان یک کارشناس، با محدودیتهایی که گفتید، مردم سوار هواپیما شوند؟
با وجود اینکه مشکلات فراوان است و هواپیما فرسوده اند، به مردم قول می دهم هواپییمایی ما هنوز ایمن است. به مردم می گویم با خیال راحت پرواز کنید. با تمام تلاش همکاران و با هزینه بالا قطعات یدکی هواپیماها تهیه شود تا روی جان مردم، ریسک نکنند. خیال همه جمع، با هواپیماهای ایرانی پرواز کنید.
شما تشکلی تاسیس کرده اید؟
من از حالا به بعد به حاطر سنگ اندازی ها و محدودیت ها تصمیم گرفته ام تشکلی را راه بیندازم و در قالب آن کار بکنم. برای تاسیس این ان.جی.او که برای دفاع از حقوق هوانوردی ایران است، اقدام کردم.
در ژنو چه موضوعاتی مطرح شد؟
من پس از اینکه سایتی درست کردم و با توجه به بیانیه ای که در آن گذاشتم، به مردم قول دادم از حقوقشان دفاع کنم و تلاش کردم در ژنو این اتفاق بیفتد.
واکنش ها چه بود؟
با نماینده های حقوق بشری کشورهای تحریم کننده حرف زدم و آنها هم با من هم عقیده بودند که تحریم ها علیه صنعت هوانوردی ایران غیرقانونی است. حتی با احمد شهید، گزارشگر سازمان حقوق بشر در ایران هم ملاقات و صحبت کردم.
او چه گفت؟
در جلسه ای که نشسته بودیم، من خاطره ای را تعریف کردم که او کاملا تحت تاثیر قرار گرفت. پرسیدم: اهل کجایی؟ گفت: مالدیو. گفتم: من 25-30 سال پیش در جاکارتا اندونزی یک کرسی را می گذراندم، با یکی از همشهری های تو 6 ماه هم اتاق بودم. گفت: اسمش چی بود؟ گفتم: رشید. گفت: رشید رییس جمهور ما بود. عکس یادگاری ام با رشید را نشانش دادم، گفت همین است. گفتم من کلی گوش همین رییس جمهور تو را گرفتم، پس گردنی زدم. چون صبح ها زود بیدار می شد، نمی گذاشت من بخوابم. بعد یک ارادتی به من پیدا کرد و خوب استقبال کرد و او به من قول داد در گزارش آتی که به سازمان حقوق بشر می دهد، دغدغه من درباره تحریم هوایی ایران را انعکاس بدهد. چون ادعا می کرد منافع مردم ایران را همیشه در نظر می گیرد. گفتم: برای تو فرقی می کند که چه چیزی جان مردم ایران را تهدید می کند؟ گفت: نه. گفتم: خب من امده ام بگویم به خاطر هواپیما ندادن، نفروختن، تحریم هوایی، قطعه ندادن، آمریکا هموطنان من را می کشد و تو که مدعی نگرانی جان هموطنان من هستی، باید این را هم در نظر بگیری. و او قول داد که این دغدغه را در گزارش آتی خودش بیاورد.
با افراد دیگر حرف زدم، سارا فلودرز و دکتر رمزی کلارک، همین هایی که این غائله اخیر وال استریت را رهبری کردند، با آنها صحبت کردم و حرف من را تایید کردند و از ابتدا گفتند حق با شماست. من تمام منشورهای سازمان های هوایی مثل ایکاو را بیان کردم و گفتم اینها باید حافظ جان مسافران باشند. همین سازمان هایی که کشورهای تحریم کننده درست کرده اند و اکنون متناقض عمل می کنند. آنها قول دادند در این باره فعالیت کنند.
این قول ها تاثیری داشته است؟
من نفرم، شخصم. من امکاناتی ندارم که فعالیت ها را گسترش بدهم. به همین دلیل به این نتیجه رسیدم فعالیت هایم را حقوقی کنم. من توقعم از مدیرانم و مسوولین کشورم، حمایت است. اما متاسفانه همیشه سنگ اندازی کرده اند. اما دندان روی جگر گذاشتم. من می خواهم به مردمم خدمت کنم، نمی خواهم چالش ایجاد بکنم. دوست دارم اگر کاری از من بر بیاد، انجام دهم؛ بتوانیم قطعات یدکی را ارزانتر بخرم، هواپیمای نو بخریم بیاوریم. بتوانیم تحریم ها را سبک کنیم. بتوانیم جان این مردم را حفظ بکنیم.
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.